آفاقآفاق، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

زیباترین هدیه خداوند آفاق نازنینم

ماه محرم

سلام دختر خوشگلم ماه محرم رسید و تو عزیز مامان هم هر از گاهی سینه میزنی و تازگیا همش با دستت تو سر خودت میزنی که این کارت خیلی منو ناراحت میکنه وقتی بابا جون تو ماشین نوحه میزاره با مداحه میخونی و از خودت صدا درمیاری منو باباتم غش و ضعف میریم برات دیشب منو تو و بابا جون رفتیم امام زاده حسن اولین بارت نیست که امام زاده حسن میری این دومین بارت بود . از اونجا برات لباس سبز خریدم الهی که بپوشی و همیشه سلامت باشی جمعه مراسم شیرخواران حضرت علی اضغر ع دختر گلم الهی که حضرت علی اصغر نگهدار تو و همه نینی ها باشه الهی که هیچ پدر مادر داغ فرزند یا مریضی و ناخوشی فرزندشونو نبینن اینم لباس تبرک شده امام زاده حسن و دخمل خ...
8 آبان 1393

تولد بابا حسین

3 ابان تولد بابا حسین جونت بود و منو تو دوتایی یه سوپرایز برا بابا جونت داشتیم تو خیلی دختر خوبی بودی و کلی تو تزئئن خونه کمکم کردی هر جارو من جمع جور میکردم تو خونه سازیات و همونجا پخش و لا میکردی هزار پاتو از ی طرف جمع میکردم وتوپای ابریتو از زیر مبلا عروسکاتو از زیر میز و حسابلی تو تزئین خونه سنگ تموم گذاشتی حیف که انقدر کار داشتم که وقت نکردم از شیطنتات عکس بگیرم از صبح بیدار شدم تا شب که بابا جونت از سرکار اومد رو پا بودم و کلی خسته شدم انار دون کردکم -لبو پختم -میوه ها رو چیدم -ژله درست کردم -شامم و اماده کردم و  همین طور شیرینی مسقطی  و کیک و البته سخت تر از همه جمع و جور کردن خونه وای با تو چقدر کارا ...
5 آبان 1393

مروارید کوچولو

دختر خوشگلم  سلام مامانی امروز 1 ابان 93 من مروارید کوچولوتو دیدم و چقدر ذوق کردم بالا پایینت انداختم و هر چند دقیقه یکبار همش دهنتو باز میکردم ببینم بیشتر نیومده بیرون خخخخخخخ ب بابا جونت زنگ زدم و گفتم خبر خبر مشتلوق بده دخملم دیگه بی دندون نیست  ی مروارید کوچولو تو دهنش داره  وای که نمیدونی چقدر خوشگله بابا جونم خوشحال شد  وقتی فهمید من چقدر ذوق کردم تو این مواقع تورو با بوسه هام سیاه و کبودت میکنم گفت خانم توروخدا زیاد اذیتش نکن آخه بابا کسی نیست به این بابات بگه میشه یبار توذقم نزنی و اجازه بدی ی دل سیر ببوسمش   اینم اولین عکس از مروارید دخملی طلا ...خوشگل بلا اینم خوشگل ...
5 آبان 1393
1